loading...
عرفات
محمد رضا معینیان بازدید : 116 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (1)

مقدمه
عرفات مکاني است محدود و گناهاني که بايد در آن اعتراف کرد ، نامحدود . عرفه زماني است محدودتر و معرفتي که بايد کسب شود نامحدودتر.
ولي خداي عرفات و عرفه ، «اعظم من کل عظيم» و «ارحم من کل رحيم» و خداي اعطاکننده برکت و «مضاعف الحسنات» است. به محدوديت و نقص خودتان و به گذرا بودن عرفه ننگريد به عظمت خدايي بنگريد که «رب کل شيئ» است و اراده اش تعلق گرفته است که گناه را هرچه بزرگ و بي شمار باشد ، در اين مکان ببخشايد و معرفت را هر قدر عميق و لطيف باشد ، در ظرف جان متقاضيان بچکاند. عرفات محل اعتراف و ريزش گناهان است و عرفه ، محل حلول معارف الهي. آيا امر اعتراف و بخشايش و جوشش معرفت بايد بدون اراده ما و يکطرفه باشد؟ ما انسان راحت طلب حتي مغفرت و معرفت را بي زحمت و رايگان مي خواهيم.
احرام مي پوشی و از مکه بيرون مي آيی بسوی شرق در بازگشتن از عرفات به کعبه ، بايد در مشعر بايستی و سپس در منی چرا ؟ مي رويم تا ببينيم از کعبه برو تا کجا ؟ تا آخرين نقطه دور ، انتهای راه در ميانه منزل ها یمان يک نفس تا نهايت بران .روز نهم وقوف در عرفات ، شب دهم وقوف در مشعر ، از صبح تا دهم تا دوازدهم و به دلخواه سيزدهم نيز وقوف در منی از عرفات تا منی . هرچه هست در وقوف در اين سه منزل است.
پس اصل سه مکان نيست ، سه وقوف است از کجا بفهميم که معنی اين سه وقوف چيست ؟ خدا خود اين سه مرحله را نام داده است ، اينها است نامهايی که از آسمان فرود مي آيد: عرفات ، سخن از شناخت است ، علم ! مشعر ، سخن از شعور است ، فهم ! .از کعبه ناگهان در عرفات : انا لله ! و از عرفات بسوی کعبه ، منزل به منزل در بازگشت : و انا اليه راجعون ! ورود است و توقفی و سپس کوچ !
روز را در عرفات ، شب را در مشعر ، و با آفتاب عيد در منی ، که منی نيز آخرين منزل نيست ، مقصد نيست ، کی به بي نهايت مي رسد ؟ سرمنزل اين کاروان کجاست ؟ هيچگاه ! هيچ جا ! پس به کدام سو روان است ؟ به سوی خدا ، تا به کی ؟ تا به کجا ؟ قرارگاه نهايی کجاست ؟
 
اعمال حج تمتع سیزده چیز است كه به ترتیب عبارتند از
1- احرام
2- وقوف به عرفات كه در چهار فرسخى مكه است
3- وقوف به مشعر الحرام كه تقریبا در دو فرسخى مكه است
4- رفتن به مِنى كه نزدیك مكه است و انداختن سنگریزه بر جمره عقبه
5- قربانى كردن در منى
6- تراشیدن سَر یا گرفتن كمى از ناخن یا مو در مِنى
7- طواف زیارت
8- دو ركعت نماز طواف
9- سعى بین صفا و مروه
10- طواف نساء
11- دو ركعت نماز طواف نساء
12- ماندن در منى در شب هاى یازدهم و دوازدهم ذیحجه و بعضى باید شب سیزدهم را هم در منى بمانند
13- انداختن سنگریزه بر سه جمره در منى در روز یازدهم و دوازدهم و بعضى در روز سیزدهم هم باید بیندازند ( كه احكام آنها گفته مى‏شود)
.
 
 
 
 
 
 
 
دراین نوشته  برآنیم که به  دومین وسومین واجب ازاعمال حج تمتع بپردازیم،لذا مجال اینکه به تفصیل سایر موارد پرداخته شود نیست.امید است مورد توجه شما سروران واقع گردد.
پیشینه تاریخی عرفات[1]
بر اساس گزارش تاریخ، پیشینه این نام و این سرزمین، به زمان حضرت آدم - ع - می رسد، آن گاه که او و همسرش حوّا از بهشت رانده شده و پس از مدّتی یکدیگر را در این سرزمین یافتند و از همین رو، برخی این دیدار را علّت نامگذاری این نقطه از زمین، به «عرفات» دانسته اند. از آن پس و بدنبال تشریع حج، وقوف در عرفات بعنوان امری واجب مطرح شد. لیکن شهرت این سرزمین، از زمان حضرت ابراهیم - ع - به بعد است.
تا قبل از پیدایش زمزم، به دلیل وجود چاه های آب در اطراف عرفات برخی قبایل، چون جرهمیان، این منطقه را بعنوان محلّ سکونت خود برگزیده بودند.
مرحوم مجلسی - قدس سره - نوشته است: «... جرهمیان تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که، بواسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده، و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند.لیکن با پر شدن چاه زمزم به وسیله جرهمیان و کمبود آب در مکّه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند.
برخی در آنجا ساکن شده، و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان می آمدند.
مدّتی بعد، آب چاه های موجود در عرفات را به مکّه منتقل و مردم از آن بهره می گرفتند.
ازرقی به نقل از ابن عباس می نویسد: چون قریش در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه، در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت
 همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشته است، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بوده اند.
بشاری در گزارش خود از عرفات می نویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانه های زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود می آیند.»
البته یاقوت حموی مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، می داند. آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی می نامیده اند.
زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است.
عاص بن وائل نیز در این منطقه خانه داشته و سعید بن مسیب هنگام گذر از کنار آن شنید که خواننده ای این اشعار را می خواند: تضوّعَ مسکاً بطنُ نعمانَ اذ مَشَتْ بِه زینبٌ فی نسوةٍ عَطِرات پس پاهایش را بر زمین کوبید و گفت: به خدا سوگند این از چیزهایی است که شنیدنش لذّتبخش است:
" و لیست کأخری أَوسعَتْ جیبَ دِرعها و اَبدَتْ بنانَ الکفّ لِلجَمَراتِ و حَلَّت بنانُ المسک وحْفاً مرجَّلاً علی مثل بدر لاح فی الظّلمات و قامت تراءی یومَ جمع فأفْتَنتْ برؤیتها مَنْ راح من عرفات "اینک از خانه ها و مزارع در عرفات، هیچگونه اثری باقی نمانده است.
لیکن در چند سال گذشته دولت عربستان، درختان زیادی در عرفات کاشته، که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده می شود، در طول سال نیز اهالی مکه بعنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره می گیرند.
حدود عرفات[2]
عرفات نام صحرایی است وسیع و هموار، در دامنه کوهی به نام « جبل الرحمه » که در جنوب شرقی مکه مابین « ثویه » و « عرنه »، « نمره » تا « ذی المجاز » قرار دارد. طول تقریبی این صحرا دوازده کیلومتر و عرض آن 5/6 کیلومتر است. عرفات در 21 کیلومتری مکه واقع شده و بخش عمده آن از حرم خارج می باشد، حاجى، پس از احرام در مكّه، بايد براى وقوف در عرفات، روانه آنجا شود
اگر منطقه عرفات را به صورت کمانی در نظر بگیریم، اطراف قوس این کمان را رشته کوههایی فرا گرفته است که وتر آن وادی عُرَنَه است.
عرفات از طرف شمال شرقی محدود است به کوه اسمر که آن را «جبل سَعْد» نیز می گویند، و از مشرق به کوه أشهب که آن را «مِلْحه» نیز خوانند و ارتفاعش از قبلی کمتر است، و از جنوب به سلسله کوهی که مرتفع ترین آن را «ام الرضوم» نامند، از قسمت شمال غربی و مغرب نیز محدود است به وادی عرنه.که تمامی این مناطق از آن قریش بوده است.[3]
درون موقف نیز کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا رفته، دعا می خوانند، این کوه در کتابهای تاریخی به نام های «جبل الرحمه»، «قُرَین»، «الال» - به کسر و فتح الف - و «نابت» نامیده شده است.[4] و در میان مشاعر، تنها عرفات بیرون حرم واقع شده است.
صحرايي است به درازاي 12کيلومتر در شش کيلومتر و نيم ،در فاصله بيست و يک کيلومتري شمال مکه ، بر سر راه طائف در جهت شمالي اين دشت کوهي است که آن را جبل الرحمه يا جبل عرفات نامند صحراي عرفات در اين سال ها درختکاري شده و هر حاجي بايد از ظهر روز نهم ذي الحجه تا غروب شرعي آن روز در اين صحرا به قصد قربت وقوف نمايد.
اَلا ل یا جبل الرحمه[5]
فرزند هشام برای انجام حج به حجاز آمده ابتدا به مدینه وارد شد، در آنجا نامه ای از پدرش هشام بن عبدالملک به دستش رسید که در آن نوشته بود: «قِفْ بالنّاس علی اَلال» نامه را خواند ولی از این عبارت چیزی نفهمید.
کسی را نزد زهری فرستاد و او را خواست و معنای جمله را از او پرسید، وی نیز نتوانست پاسخ دهد، ولی گفت: جوانی از عراق برای تحصیل به اینجا آمده شاید او بداند.» بدنبال وی - که ابوبکر هُذَلی بود - فرستاد ابوبکر هُذلی آمد و فرزند هشام با او قضیّه را در میان نهاده نظرش را جویا شد، پاسخ داد: «اَلال» همان کوهی است که در عرفات واقع شده و مردم بر روی آن وقوف می کنند.
زهری پرسید: آیا شاهدی بر گفتارت داری؟ گفت: آری، سپس این شعر را، که نابغه ذُبیانی سروده، خواند:
                             بمُصْطَبِحاتٍ من أضاف و ثَبْرة یُرِدْنَ ألالاً سَیْرُهن التَدافُعُ
«سوگند به بانوان نگهبانی شده، از کوهستان لصاف و دشت ثبره، که کوه الال را زیارت می کنند و حرکت آنان چنان است که یکدیگر را کنار می زنند (در حال کوچ کردن هستند).» هشام را این سخن خوش آمد و برای او دعا کرد و پول و لباس به وی بخشید
 در نقلی آمده است که: رسول خدا - ص - در عرفات بر «نابت»، روبروی کوهی که اَلال نامیده می شود، و کنار کوه مسلم و راه شنزار پیاده روان، بین دو صخره ای که نَبْعه و نُبَیْعه اش نامند، وقوف فرمود .[6]
جبل الرحمه که آن را اِلال نیز گویند - به کسر همزه و تخفیف - نام جایی است که فرشتگان از آنجا به یاری سپاه اسلام آمدند و در طرف دست چپ به سوی الصفرا قرار دارد.[7]
عرفات در لغت عرفات از نظر معنوي، از آيات بيّنات حق است و سرزمين رحمت و عرصه گاهي مورد توجّه حضرت ذوالجلال. و
 از نظر ظاهري سرزميني است وسيع که اقامت در آن بر زائران بيت الله، از ظهر نهم ذو الحجه تا غروب آفتاب واجب است. مرز و حدّ اين سرزمين مقدس، به وسيله امين وحي به آدم ابو البشر شناسانده شد.در همانجا بود که به دريافت کلمات از پيشگاه حضرت ربّ مفتخر و توفيق توبه، رفيق راه او شد.[8].
عَرَفاتْ، از ريشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته راغب: بيانگر شناخت آثار اشياء همراه با تفکّر و تدبّر است.
اين کلمه اسمي مفرد است که در لفظ به صورت جمع آمده، ليکن جمع بسته نمي شود. و شايد دليل آن تفکيک ناپذيري اماکن بوده، و با اين استعمال گوئي هر جزئي از اين سرزمين را عرفه دانسته اند. فرّاء گفته است: عرفات اگر چه به صورت جمع آمده، ليکن معرفه است و دليل معرفه بودن اش نيز آن است که الف و لام بر آن داخل نشود. اخفش نيز گفته است: عرفات بدان جهت منصرف است که تاء را به منزله ياء و واو در مُسْلِمين و مُسلِمُون، و تنوين را به منزله «نون» قرار داده اند و آنگاه که به صورت اسم استعمال گردد، اعراب آن به همان حال باقي مي ماند[9] جوهري همچنين گفته است: اين گفته مردم «نَزَلْنا عَرَفَةَ» و عرفه بصورت مفرد آمده، اين استعمال همچون «مُوَلَّد» است و عربي خالص و محض نمي باشد[10].
نامگذاري عرفات برخی آن را جمع « عرفه » و به معنی کوه و بلندی ذکر کرده اند، بعضی آن را از عرفان ، شناخت و معرفت دانسته و ه در اين که چرا عرفات را بدين اسم خوانده اند، اختلاف نظر وجود دارد .
برای چنین نامگذاری ریشه های تاریخی نقل شده ، از جمله آن که: 1 ـ برخي گفته اند: آدم و حوا پس از رانده شدن از بهشت و فرود آمدن بر زمين، در اين سرزمين يکديگر را ملاقات نموده، همديگر را شناختند; از اين رو آنجا را عرفات ناميده اند.[11] 2 ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ (در روايتي طولاني) پس از بيان ماجراي فرود آمدن آدم ـ ع ـ در عرفات و همراهي نمودن جبرئيل با ايشان، فرمودند: «جبرئيل به آدم گفت: هنگامي که خورشيد غروب کرد، هفت مرتبه به گناه خود اعتراف کن و هفت مرتبه نيز توبه و طلب آمرزش نما. و آدم چنين کرد، پس آنجا عرفات ناميده شد; زيرا آدم در آن، به گناه خود اعتراف نمود و براي فرزندان او نيز سنت شد که در اين سرزمين به گناهان خود اعتراف کرده، از خداوند آمرزش بخواهند، همانگونه که آدم چنان کرد ..."[12]
در روايتي ديگر، معاوية بن عمار گفته است: از امام صادق ـ ع ـ پرسيدم: چرا عرفات را عرفات ناميده اند؟ فرمود: جبرائيل همراه با ابراهيم روز عرفه بيرون شد، پس به هنگام غروب آفتاب، به ابراهيم گفت: «اعترف بذنبک و اعرف مناسکک» «به پیامدهای (کارهای) خود اعتراف کن و اعمال (حج) خویش را بشناس.» پس عرفات ناميده شد بخاطر گفته جبرئيل که گفت: «اعتراف کن» و او اعتراف کرد[13] 3ـ گروهي ديگر عقيده دارند: از آن رو اين سرزمين را عرفات گويند که مردم در آن به گناهان خود اعتراف مي کنند
4 ـ ديگري گفته است: از آن جهت که حاجيان در اين سرزمين با يکديگر آشنا مي شوند، اين روز را روز «عرفه» و اين سرزمين را «عرفات» نام نهاده اند.[14] 5 ـ و نيز گفته اند: چون عرفات سرزميني مقدس و با عظمت است، آن سان که گويي با بوي خوش آنجا را عطرآگين نموده اند، لذا عرفاتش ناميده اند.[15] 6 ـ برخي را نيز عقيده بر آن است که: چون يکي از معاني «عِرْف» صبر و بردباري است و حاجيان براي رسيدن به عرفات و وقوف در آن رنج و زحمت فراواني را متحمّل مي شوند، بدين جهت اين مکان را عرفات ناميده اند و در تأييد اين نظر، شعري را نقل کرده اند که:                          قُل لابن قيس أخي الرقيات *** ما أحسن العِرْفَ في المصيبات![16] 7 ـ از همه مهم تر قولي است که از حضرت صادق(عليه السلام)نقل شده:
إِنَّ جَبْرَئِيلَ(عليه السلام) خَرَجَ بِإِبْرَاهِيمَ(عليه السلام) يَوْمَ عَرَفَةَ فَلَمَّا زَالَتِ الشَّمْسُ قَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ
يَا إِبْرَاهِيمُ اعْتَرِفْ بِذَنْبِکَ وَ اعْرِفْ  مَنَاسِکَکَ فَسُمِّيَتْ عَرَفَات لِقَوْلِ جَبْرَئِيلَ اعْتَرِف فَاعْتَرَفَ
اآنگاه که حضرت ابراهیم (ع)از خدای سبحان خواست تا مناسک حج رابه وی ارائه کرده وبیاموزد"ارنا مناسکنا"،جبرئیل که مامور تعلیم مناسک به ابراهیم خلیل (ع)بود،به هنگام حضور در سرزمین عرفات مناسک حج را به ابراهيم خليل الرحمان آموخت و وي را نسبت به عرفه آگاه ساخت، آن گاه به او گفت: اینجا عرفات است ،پس در آن مناسک خود را بشناس وبه آن عارف شو! بنابراین سبب تسمیه آن سرزمین به عرفات این است که جبرئیل (ع)از آنجا به عنوان عرفات نام برد.[17]. 8-برخی حکایت کرده‌اند که ابراهیم(ع) یک بار قبل از روز نهم ذی الحجه خواب دید که فرزندش اسماعیل را قربانی کند. و به فکر فرو رفت و در شب نهم ذی الحجه (شب عرفه) این رویا تکرار شد، از این رو بر ابراهیم(ع) مسلم شد که باید فرزندش را قربانی کند، و چون این معرفت در روز نهم ذی الحجه در سرزمین عرفات حاصل شد، آن روز را «عرفه» نامیدند.[18] 9-: برخی مفسران نیز احتمال داده‌اند که این نامگذاری اشاره به آن باشد که این سرزمین محیط بسیار آماده‌ای برای معرفت پروردگار است. از مجموع آنچه گفته شد شايد بتوان گفت اعتراف به گناه که در وجه تسميه دوّم و سوّم آمده و امام صادق ـ ع ـ نيز مهر تأييد بر آن نهاده اند، بهترين دليل نامگذاري اين سرزمين مقدّس به «عرفات» است.
تذکر: این احتمالات منافاتی با همدیگر ندارد بلکه قابل جمع است و امکان دارد همه موارد صحیح باشد
2-وقوف به عرفات[19]:
آن سرزميني که آبادي و بنا ندارد، و از صورتهاي ظاهر زندگي چيزي در آن ديده نمي شود، آنهم در لباس احرام و به دور از تمام مظاهر مادّي، در زير خيمه اي معمولي و جداي از وطن و زن و فرزند و فاميل و در حال دعا و مناجات و سجده و خالي از تمام تعلّقات و وابستگي ها، علّت و موجبي براي غبار روبي از آيينه جان و فضاي قلب است، و آماده شدن باطن براي طلوع خورشيد معرفت به حضرت رب از مشرق هستي انسان و دل کندن از غير، و بسته شدن به بند عشق يار و درک اين معنا که عاقبت آنچه در تصرف انسان است به يک لحظه از دست مي رود و در آن لحظه از زن و فرزند و مال و منال و آنچه در اختيار است، براي هميشه خبري بر جاي نمي ماند و تنها و تنها معيت با حضرت يار است که ابدي و دائمي و براي هميشه و همه جا، چه در دنيا و چه در آخرت، براي انسان کار ساز است.
در آن سرزمين است که آدمي به حقيقت و واقعيت; الهي وربّي من لي غيرک... واقف و عارف مي شود و دل و جان، از آن پس در اختيار او مي گذارد و غروب آن روز با درک و شعوري به غير درک و شعوري که داشته، آماده کوچيدن به مشعر مي شود، تا با معرفتي بالا و عرفاني اصولي و شناختي اساسي وارد مشعر شود و آن شب که شب درک و شعور ديگر است، براي او شب عيد باشد! شبي که به وصال و لقاء نزديک مي شود و آماده به دست آوردن رحمت خاص محبوب و پاک شدن باطن از کدورتها و تاريکيهاست.
آنان که موفق به وقوف در عرفات مي شوند، چه نيکوست در آن چند ساعت محدود که شروعش اول ظهر و پايانش اول غروب آفتاب است، به پيروي از رسول با کرامت اسلام به گريه و زاري و دعا و مناجات و نماز و عبادت برخيزند، وبراساس سفارش اکيد امامان معصوم، در آن صحراي پاک، حضرت سيد الشهدا(عليه السلام) را، که روح حج و جان معارف و علّت بقاي چراغ دين در بستر تاريخ است، زيارت کنند، و از مفاهيم زيارت حضرت شکل بگيرند و به خصوص دعاي عرفه حضرت را همراه با طهارت ظاهر و باطن و اشک چشم و توجه به معاني بلند آن براي بکار گيري در عمل و اخلاق قرائت کنند.[20]
تا آنجا که تاریخ گواهی می دهد، در تمامی اعصار، پیروان ادیان آسمانی که فریضه حج برای آنان تشریع شده بود، به هنگام حج، در عرفات وقوف می کردند در دوره جاهلی نیز، گروهی از جرهمیان با تأسی به ابراهیم خلیل و اسماعیل - علیهماالسلام - خانه کعبه را محترم داشته، گرد آن طواف می کردند و حج و عمره را بجای آورده، در عرفات و مشعر وقوف می کردند. لیکن برخی قبائل قریش و ساکنان مکه، بر اساس پاره ای اندیشه های غلط و با این که عرفات را از مشاعر شمرده و وقوف در آن را از اعمالی می دانستند که در حج بر اساس دین ابراهیم باید انجام پذیرد، بدعتهایی را به وجود آوردند و از وقوف در عرفات خودداری کردند.[21]
ازرقی می گوید: محمد بن جبیر بن مطعم از قول پدرش نقل می کند که می گفته است: روز عرفه شترم را گم کردم، به جستجوی آن برآمدم، به صحرای عرفات رسیدم و دیدم رسول خدا - ص - آنجا وقوف کرده اند و همراه مردم هستند، گفتم این مردی قرشی و حمسی است چرا از حرم بیرون آمده است.
- قریش خود را احمسی، - حمسی؛ یعنی «کسی که در آیین خود استوار است» نامگذاری کرده بودند - و معمولاً از حرم بیرون نمی رفتند و می گفتند ما اهل خداییم و از حرم بیرون نمی رویم و حال آن که دیگر مردم در عرفات وقوف می کردند و این همان قول خداوند است که فرمان داد: آن را رها کنند و چنین فرمان داده است: «ثم افیضوا مِن حیث افاض الناس»؛ «پس بازگردید از آنجا که بازگشتند مردم.»
ازرقی افزوده است: حمسی ها به جای عرفات بر کناره حرم و کنار کوه نمره که در دره مأزمین قرار دارد وقوف کرده، شب عرفه را آنجا می گذراندند و روز عرفه را در منطقه اراک که از بخشهای کوه نمره است زیر سایه وقوف می کردند و از آنجا به منطقه مزدلفه می رفتند [22].
سفیان می گوید: شیطان پیش قریش آمد و به آنان گفت: شما اگر از منطقه حرم بیرون روید اعراب نسبت به حرم بی رغبت می شوند و بدینگونه آنان را از این کار بازمی داشت، سفیان همچنین از حُمَید بن قیس از مجاهد نقل می کند که پیامبر - ص - تمام سالهایی را که در مکه بودند و هنوز هجرت نفرموده بودند، همراه مردم در عرفات وقوف می کردند و با قریش وقوف نمی فرمودند[23].
 سعید بن عبداللَّه راوندی (م 573 ه . ق.) گفته است: قریش در جاهلیت به عرفات نمی آمدند و می گفتند ما از حرم خارج نمی شویم، آنها روز عرفه و شب عید را در مشعرالحرام وقوف می کردند، اما دیگر مردم حج گزار، روز عرفه را در عرفات وقوف داشتند، همانگونه که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق - علیهم صلوات اللَّه - عمل می کردند، پس خداوند فرمان داد تا مسلمانان روز عرفه در عرفات وقوف کنند و هنگام غروب آفتاب به سوی مشعر کوچ کنند: ثم افیضوا مِن حیث أفاض الناس» کوچ از عرفات ممکن نیست مگر پس از وقوف یا بودن در آن[24]
عرفات سرزمینی است معروف و کاملا مشخص با ابعاد محدود که خارج از حرم بوده و تمام حاجیان باید همزمان در روز نهم که به روز عرفه شهرت دارد، با نیت خالص و به قصد تقرب به درگاه حضرت سبحان از اذان ظهر تا مغرب شرعی در آن سرزمین وقوف نمایند. اصولا حاجیان نه در مکه ؛ که از مدت ها قبل از سفر حج بی صبرانه در انتظار فرا رسیدن روز عرفه و حضور در آن سرزمین مقدس بسر می برند.
آنقدر این عمل یعنی وقوف به عرفات عظمت و اسرار لطیف و دقیق دارد که این جمله پیامبر (ص) بخشی از آن را حکایت می کند و منزلت بی وصف عرفات را نشان می دهد که فرمودند: الحج العرفات. یعنی حج همان عرفات است.
قرن هاست که هر عالم نکته سنج در این باب سخن می راند و نویسنده های توانمند قلم می زنند و روایات و آیات تفسیر می شود ولی اسرار عرفات و وقوف به آن سرزمین همچنان پایان نپذیرفته و تمنای حضور در آن سرزمین در آسمان عقیده و آرمان مسلمانان و حاجیان می درخشد و عاشقان را به سوی خود می کشد.
براستی چیست حقیقت عرفات که حاجیان با عشق و خلوص احرام می بندند و نه تنها دنیا و تعلقات آن را کنار می نهند، حتی کعبه و مسجدالحرام و شهر مکه و حرم امن الهی را ترک کرده و پشت سر نهاده و به سمت این سرزمین کوچ می کنند و چون مرغان تشنه در کنار این چشمه زلال معرفت می نشینند و اطراق می کنند.
چشم ها در جستجوی کیست ؟
دل ها در آرزوی چیست ؟
این چه بزمی و چه مجلسی است که روح های پاک در آن شرف حضور می یابند ؟
در آن روز خداوند به حاجیان چه نشان می دهد ؟
از شور دل حاجیان جز خدا چه کسی با خبر است ؟
عطر حضور امام معصوم در عمق ذرات و ارواح حاضر در عرفات، شور و شعفی دارد وصف ناشدنی.
زمزمه دعا و مناجات روز عرفه؛ بهانه ایست برای آمرزش گناهان بندگان و حاجیان توسط خداوند سبحان.
*علی بن ابیطالب علی (ع) در جایی سخن بر زبان جاری و نقلی را از پیامبر بیان می کنند که گویا قصدشان این است مردم با عظمت عرفات آشنا شوند.
حضرت علی (ع) می فرمایند: از پیامبر (ص) پرسیده شد بیشترین جرم و کناه در عرفات متوجه چه کسی است ؟
پیامبر (ص) فرمودند:کسی که عرفات را درک کند و هنگام خروج از عرفات نسبت به آمرزش خود توسط خداوند شک کند.
آداب وقوف و دعاهای قابل توجهی از جمله دعای امام حسین (ع) و امام زین العابدین (ع) در روز عرفه مشهور است که توفیق حضور و دعا در آن سرزمین را خالصانه از خداوند تمنا می کنیم.
1 ـ مراد از وقوف، بودن در آن مكان است چه سواره يا پياده، نشسته يا خوابيده; يعنى حاجى بايد آن روز را در صحراى عرفات بماند و از آنجا خارج نشود.
2 ـ زمان وقوف; لازم است از ظهر روز نهم ذى حجه تا مغرب همان روز در عرفات بماند. لكن تأخير وقوف از اوّل وقت به اندازه خواندن نماز ظهر و عصر و مقدمات آن اشكال ندارد.
3 ـ وقوف به عرفات و ساير اعمال حج ـ بجز طواف و نماز ـ نياز به طهارت (وضو يا غسل) ندارد. ولى مستحب است.
4 ـ در عرفات، كار ديگرى بجز بودنِ در آنجا واجب نيست، ولى مستحبات بسيارى دارد، و از بهترين مكانها براى استجابت دعاست و بهترين دعاها در آن مكان دعاى معروف ابا عبدالله الحسين(عليه السلام) و امام زين العابدين(عليه السلام) در آن روز است
وقوف در عرفات نه تنها یکی از ارکان اصلی مناسک حج است و حج بدون عرفه حج نیست، بلکه این وقوف دارای فضائل بسیار ارزشمندی است. تمام زائران خانه خدا در روز نهم ذی الحجه به این سرزمین مقدس می آیند و در آن وقوف می کنند. پیامبر اکرم در روز عرفه، در « نمره » نزدیکی عرفات، کنار سنگ بزرگی فرود می آمدند. این سنگ، صخره ای در سمت راست عرفات بود و بعدها در مکان مورد نظر « مسجد نمره » ساخته شد.
در منایع تاریخی آمده است که محل وقوف رسول خدا همان محل وقوف حضرت ابراهیم بوده است. قبیله قریش در دوران جاهلی و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمی کردند، زیرا معتقد بودند اهل حرم هستند و باید بر خلاف سایر مردم در داخل حرم وقوف یابند، ولی خداوند دستور داد که همه باید در عرفات وقوف پیدا کنند. در قرآن کریم نیز نام این سرزمین ذکر شده است: « ... فاذا افضتم من عرفات فاذکروالله عند مشعرالحرام؛ و هرگاه از عرفات برگشتید، خداوند را در مشعرالحرام یاد کنید ». (بقره: 198 ) در سال دهم هجری که پیامبر آخرین حج خود را موسوم به حجه الوداع را انجام داد، در سرزمین عرفات برای مسلمانان خطبه ای بسیار مهم ایراد فرمود که منشور حقوق بین المللی اسلام نام گرفته است. در این خطبه، آن حضرت برای آخرین بار بر تمامی ارزشهای جاهلی خط بطان کشیدند و خونهای جاهلی را تمام شده و سنتهای گذشته را مطرود ساخت. از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: خداوند عزوجل زمین را از زیر کعبه گسترش داد تا منی، سپس آن را از منی به سوی عرفات گسترانید. پس زمین از عرفات است و عرفات از منی است و منی از کعبه است. حضرت سیدالشهداء هنگامی که از مدینه به سوی مکه حرکت کرد، در روز عرفه در همین سرزمین دعایی خواند که سرشار از مضامین توحیدی بسیار عالی است. این دعا به دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه مشهور است. شايسته است كسي كه در سرزمين عرفات به سر مي‌برد، از جبل‌الرحمه بالا رفته و دعاي خاص آن را بخواند. سالار شهيدان، حسين بن علي(ع) در قسمت چپ آن كوه، رو به كعبه ايستاد و آن دعاي معروف را خواند. راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرحمه، اين است كه انسان بداند خداوند متعال براي هر زن و مرد مؤمن و رئوف و رحيم است. بالاي جبل‌الرحمه رفتن ، آدمي را به اين سر و راز و رمز، آشنا و عارف مي‌كند كه خداوند متعال، بر مرد و زن با ايمان و مسلمان رحمت و ولايت خاصي دارد.
سرزمین آمرزش و پذیرش دعا
تشنگان معرفت، وعارفان عاشق، برای حضور در عرفات، شور و شوق فراوان از خود نشان داده، برای همنشینی با حضرت صاحب الأمر - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - که همه ساله در این موقف حضور دارند، سر از پای نمی شناسند.
اما در عرفات از آن ازدحام خلق و بلند كردن صداهاي خودشان به انواع تضرع و زاري و التماس به اختلاف زبان ها و افتادن هر گروهي پي ائمه خودشان و نظر به شفاعت او داشتن، بايد حكايت محشر را يادآورد، اينجا كمال تضرع و الحاح را بنمايد تا آنجا مبتلا نشود و ظن بسيار قوي داشته باشد بر حصول مراداتش ; زيرا كه روز شريف و موقف عظيم و نفوس مجتمع و قلوب به سوي الهي منقطع و دست هاي اوليا و غيرهم به سوي او جل شأنه بلند شده و گردن ها به سوي او كشيده و چشم ها از خوف او گريان و بندها از ترس او لرزان و روز، روز عطيه و احسان است و ابدال و اوتاد در محضر حاضرند و بناي حتمي سلطان بر بخشش و انعام است و هم چنين روز خلعت پوشي صدر اعظم دولت عليّه ولي امر عجل اللّه تعالي فرجه و سهل مخرجه است.
در چنين روزي استبعاد ندارد حصول فيض به اعلي مدارجه بالنسبه به كافه ناس و خلايق، آيا گمان به خالق خود داري كه سعي تو را ضايع گرداند با اين كه منقطع شده اي از اهل و اولاد و وطن، آيا به غربت تو رحم نمي كند ؟ ! !
در اين مسئله چه حديث عجيبي وارد شده :
أعْظَمُ النّاسِ جُرْماً مِنْ اَهْلِ عَرَفات الَّذي يَنْصَرِفُ مِنْ عَرَفات وَهُوَ يَظُنُّ اَنَّهُ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ(1).
از بزرگ ترين گناهان اين است كه زائر از عرفات بيايد و گمان كند كه آمرزيده نشده است.[25].
یکی از مهمترین بهره هایی که حج گزاران می توانند از سفر معنوی حج بگیرند، آمرزش گناهان است :[26]
حاجیان پس از پوشیدن لباس احرام، برای انجام حج تمتع، راهی آنجا شده و از ظهر روز نهم ذیحجه تا غروب آفتاب، در این سرزمین وقوف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند تا خدای رحمان، به آنها رحمت آورده بار دیگر اجازه ورود به حرم را به آنان عطا نماید.
این سرزمین جایگاهی است که پیامبران از آدم گرفته تا نبی خاتم محمد بن عبداللَّه - ص - و از اوصیای آن حضرت؛ علی بن ابی طالب تا مهدی موعود - علیهماالسلام - در آنجا حضور داشته و دارند، و شیوه دعا کردن و بهره برداری از چنین روز ارزشمندی را به دیگران و بخصوص پیروانشان آموخته اند.
این سرزمین میعادگاه عاشقان و عارفان است و کدام عارفی است که در عرفات، دعای پر محتوا و زیبای عرفه امام حسین - ع - را بخواند و تحت تأثیر آنهمه عشق و زیبایی و معرفت قرار نگیرد؟ در روایات درباره آمرزش گناهان در عرفات، به حدّی سخن گفته اند که همراه با شنیدن نام عرفه و عرفات، مغفرت و رحمت الهی در ذهن ها متجلّی می شود، به برخی از این روایات توجه خوانندگان گرامی را معطوف می دارم: علی - ع - فرمود: آن گاه که در حجةالوداع، رسول خدا - ص - حج گزارد، در عرفات وقوف کرد، سپس رو به مردم کرده، سه مرتبه فرمود: خوش آمدید فرستادگان خداوند، کسانی که اگر درخواست کنند به آنان عطا شود و فردای قیامت در پاداش هر درهم یک هزار حسنه، دریافت دارند.
سپس فرمود: ای مردم آیا بشارتتان ندهم؟ گفتند: آری ای رسول خدا.
فرمود: هنگامی که غروب این روز - عرفه - فرا رسد، خداوند در برابر ملائکه به وقوف کنندگان در عرفات مباهات کرده، می فرماید: [فرشتگان من!] به بندگان و کنیزان من بنگرید که از گوشه و کنار زمین، ژولیده موی و غبارآلوده، بسوی من آمده اند، آیا می دانید چه می خواهند؟ فرشتگان گویند: پروردگارا! از شما آمرزش گناهانشان را می طلبند.
خداوند فرماید: شما را به شهادت می گیرم، همانا من اینها را آمرزیدم پس از مکانی که در آن وقوف کرده اید، آمرزیده و پاک باز گردید.[27].
علی( ع )فرمود: «از رسول خدا - ص - سؤال شد: کدامین یک، از عرفاتیان گناهکارترین اند؟ فرمود: کسانی که از عرفات بازمی گردند و گمان می کنند خدا آنان را نبخشیده است.»
پیامبر - ص - فرمود: «برخی گناهان است که جز در عرفات بخشیده نشود.»[28]
حسین بن علی - ع - فرمود: «مردی یهودی خدمت پیامبر - ص - آمده گفت: ای محمّد ... از ده سخن که خداوند هنگام مناجات در بقعه مبارک به موسی عنایت نمود از شما می پرسم - تا آنکه گفت - ای محمد از هفتمین آن خبر ده که چرا خداوند مردم را به وقوف در عرفات پس از عصر فرمان داد؟ پس پیامبر - ص - فرمود: بدان جهت که بعد از عصر ساعتی است که آدم پروردگار خویش را عصیان کرد پس خداوند بر پیروان من وقوف و گریه و دعا را در بهترین جایگاه - که همین عرفات است - واجب گردانید و پذیرش دعا را بعهده گرفت و آن ساعت که از عرفات کوچ کنند، همان ساعتی است که آدم کلماتی را از خداوند دریافت کرد و توبه نمود، که همانا او توبه پذیر و مهربان است.
یهودی گفت: راست گفتی ای محمد، پس ثواب کسی که در عرفات ایستاده، دعا کند و به درگاه خدا زاری نماید چیست؟ پیامبر فرمود: سوگند به آن کس که مرا به حق - بشارت دهنده و بیم دهنده - به رسالت برانگیخت، همانا برای خداوند در آسمان هفت در است: باب توبه، باب رحمت، باب تفضل، باب احسان، باب جود، باب کرم، و باب عفو، هیچکس در عرفات حاضر نمی شود مگر آن که براحتی از این درب ها وارد شده، این خصلت ها را از خداوند می گیرد ... و برای خدا یکصد رحمت است که تمامی آنها را بر اهل عرفات نازل می گرداند.
و آنگاه که از عرفات برمی گردند، خداوند آن فرشتگان را به رهایی عرفاتیان از زیر بار گناه و واجب شدن بهشت برای آنان، گواه می گیرد، و هنگام بازگشت از عرفات ندا دهنده ای صدا می زند که: خداوند شما را آمرزید، شما مرا راضی کردید و من نیز از شما راضی شدم.
آن یهودی گفت: راست گفتی ای محمد! ...»[29]
در نقل دیگری آمده است: «آنانکه در عرفات وقوف می کنند، در حقیقت پیش روی خدا - بین یدی اللَّه - وقوف کرده اند.»[30]
ابونصر بزنطی از حضرت رضا - ع - و آن حضرت به نقل از امام باقر - ع - آورده است: هیچ انسانی نیست - خوب یا بد - که بر کوههای عرفات وقوف کرده و خدا را بخواند، مگر آن که خداوند دعای او را مستجاب نماید.
آدم خوب در نیازهای دنیا و آخرت و آدم بد در کار دنیا.»[31]
امام صادق - ع - فرمود: «هیچ مرد مؤمنی، از اهل هر روستا و شهری که باشد، در عرفات وقوف نکند جز آن که خداوند اهالی مؤمن آن محل را ببخشاید و هیچ مرد مؤمنی از خانواده ای با ایمان، در عرفات وقوف نکند مگر آن که خداوند مؤمنان از آن خاندان را بیامرزد.»[32]
از جابر بن عبداللَّه انصاری نقل شده که پیامبر فرمود: «آمرزش بر اهل عرفات در همان لحظه حرکت و لحظات آغازین روز عرفه نازل می شود، آنگاه شیطان بر سر خویش خاک ریخته، شیون و زاری می کند پس دیگر شیاطین گرداگرد او جمع شده می گویند: تو را چه شده است؟! می گوید: مردمی که در مدت شصت و هفتاد سال نابودشان کردم در یک چشم به هم زدن آمرزیده شدند - مرادِ شیطان حاجیانی هستند که در عرفات حاضر شده اند - .» پیامبر - ص - فرمود: «کسی که گوش و چشم و زبانش را در روز عرفه نگهدارد، خداوند او را از عرفه تا عرفه دیگر حفظ می کند.»
ابن عباس مقدّمه ای در رابطه با حدیث فوق آورده که: فضل بن عباس - در عرفات - کنار رسول خدا - ص - ایستاده بود و به زنان نگاه می کرد، پیامبر - ص - چشم او را برگردانید و فرمود: امروز روزی است که اگر کسی گوش و چشم و زبانش را جز از حق، نگهدارد، گناهش آمرزیده می شود.»
ابن عباس گفته است: «همانا خداوند به اهل عرفه - حاجیان - در برابر اهل آسمان فخر می کند.»
ابن عباس گفت: «پیامبر - ص - را در غروب روز عرفه در عرفات دیدم که دستهایش را تا سینه بالا آورده دعا می کرد همانگونه که مسکین از دیگران غذا طلب می کند.»
در روایتی آمده که: بیشترین دعای رسول خدا - ص - روز عرفه این بود: «لا اله الّا اللَّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، و هو علی کل شی ء قدیر.»
عبید اللَّه بن کُریز نیز گفت: «رسول خدا - ص - فرمود: برترین دعا، دعای روز عرفه است.»
همچنین رسول خدا - ص - فرمود: «هیچ روزی شیطان کوچکتر، حقیرتر، و خشمگین تر از روز عرفه دیده نشده است، و این بخاطر آن است که خداوند رحمتش را نازل کرده، و از گناهان بزرگ - مگر آنچه که در روز بدر دیده شد - می گذرد.»
رسول خدا - ص - روز جمعه در عرفات مشغول خواندن نماز عصر بودند که شخصی به نام کلب خواست از مقابل آن حضرت عبور کند، ناگهان افتاد و مرد.
چون نماز آن حضرت پایان یافت، فرمود: کدامین یک از شما کلب را نفرین نمود؟ مردی پاسخ گفت: من او را نفرین کردم.
پیامبر - ص - فرمود: در ساعتی دعا کردی که هیچ مؤمنی در آن ساعت دعا نمی کند، مگر آن که خداوند مستجاب می نماید.
دعا این بود: «لا اله الا اللَّه الحلیم الکریم، لا اله الا اللَّه العلی العظیم، سبحان اللَّه رب السماوات السبع و الارض، رب العرش العظیم، و الحمد للَّه ربّ العالمین.»[33]
ازرقی نیز می نویسد: پیامبر - ص - فرمود: «امّا وقوف تو در شامگاه عرفه، همانا خداوند متعال به آسمان دنیا فرود می آید و سپس به شما، بر فرشتگان مباهات می کند و می فرماید: اینان بندگان منند که پریشان موی و خاک آلوده از راههای دور و دره های ژرف، به امید رحمت من، به درگاه من آمده اند.
اگر خطاهای ایشان به شمار ریگها و قطره های باران و موج و خاشاک دریاها باشد، هر آینه بخشیدم ...»[34] اهمیت عرفات بحدی است که در روایت آمده: «الحج عرفه»؛ «حج، عرفه است»، البته این بدان معنا نیست که دیگر اعمال حج، کم اهمیت است! بلکه این روایت، حجاج بیت اللَّه الحرام را به مهمترین رکن حج که عرفه است هدایت می کند و شاید دلیل این اهمیت، همان نقشی باشد که عرفات در آمرزش گناهان دارد که انسانهای گنه کار وارد آنجا شده و بخشوده شده خارج می گردند
-حج در اندیشه اسلامی(قاضی عسکر)ص227[1]
- حج در اندیشه اسلامی(قاضی عسکر)ص 229-[2]
- معجم معالم الحجاز-ج6-ص57[3]
- معالم مکه التاریخیه والاثریه-ص182[4]
-اخبار مکه (فاکهی) ج5ص13[5]
-همان ج5 ص7[6]
-تقویم البلدان(ابی الفداء)ص109-سفرنامه ابن بطوطه ج1ص132[7]
- در بارگاه نور (تأليف : حسين انصاريان) ص84-[8]
-تاج العروس ج24 ص133الی138[9]
-لسان العرب ج9 ص157[10]
-معجم البلدان ج4ص117همچنین بحارالانوارج44 ص242[11]
-مستدرک ج10 باب 14[12]
-همان ص26 روایت1372[13]
-احکام حج واسرار آن ص237[14]
-لسان العرب ج24 ص137[15]
-معجم البلدان ج4 ص117[16]
- حج در آيينه عرفان -حسين انصاريان-ص85( الکافی ج4 ص207)[17]
- بحار الانوار ج12 ص 8 {جرعه ای از صهبای حج(آملی)} [18]
1- حج در اندیشه اسلامی(قاضی عسکر)ص233
- در بارگاه نور (تأليف : حسين انصاريان)-ص85-[20]
-اخبار مکه(ازرقی)ج1ص117[21]
-همان ص145[22]
-همان ص195[23]
-فقه القرآن،ینابیع الفقهیه،ج7ص347[24]
24-حج در آيينه عرفان -حسين انصاريان-ص132
 
25-حج در اندیشه اسلامی ص236.
 
-مستدرک الوسائل ج8ص36[27]
- همان-ج10-ص30[28]
- مستدرک الوسائل ج10-باب18 -از ص30الی 32-[29]
-بحار الانوار ج3-ص320-ح17[30]
-مستدرک ج10باب14-ص26-ح11371[31]
-وافی ج2-ص42[32]
- اخبار مکه(فاکهی) ج5-ص15الی[33]
- اخبا رمکه(ازرقی)-ج2-ص306[34]

محمد رضا معینیان بازدید : 147 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)

نامگذارى مشعر ووقوف در آن[1]
مشعرالحرام كه در فاصله بين عرفات و منى واقع شده است ، داراى چند نام است .اين منطقه سه نام معروف دارد: يكي « مشعر » و ديگري «مزدلفه » و سوم «جمع».
 مشعرالحرام :
علت نامگذاري اين منطقه به مشعر، براساس فرموده امام سجاد عليه السلام اين است كه اين سرزمين اشاره (اشعار) به تقوا و خوف خدا دارد.

محمد رضا معینیان بازدید : 131 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)

آراء وعقید اختلافی بین مراجع  معظّم تقلید
با توجّه به تنوّع مسائل واحکام مربوط به حج تمتّع به ویژه احکام عرفات ومشعر در بحث وقوفین و کثرت مراجع محترم تقلید در بعضی موارد بین آنها اختلاف نظراتی وجود داردکه در اینجا به چند مورد اشاره می گردد .

 
 
 
 
 
 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 114
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 98
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 229
  • بازدید ماه : 433
  • بازدید سال : 2,885
  • بازدید کلی : 44,434
  • کدهای اختصاصی
    پخش زنده حرم