loading...
عرفات
محمد رضا معینیان بازدید : 94 جمعه 10 آبان 1392 نظرات (0)

است به رحمتهاى عام نسبت به جميع خلق، و رحيم است به رحمتهاى خاص نسبت به مؤمنان در دنيا و آخرت.
الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ، جميع ستايشها مخصوص خداوندى است كه آفريننده و تربيت‌كننده جميع عالميان است.
الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، تأكيد بسمله است، يا آن كه در آنجا مراد رحمانيت و رحيميت دنيا است، و در اينجا رحمانيت و رحيميت آخرت است، كه بار ديگر ايشان را حيات مى‌بخشد، و مؤمنان را مى‌آمرزد و داخل بهشت مى‌گرداند.
مٰالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، يعنى جزا دهندۀ روز جزا، يا متصرف در امور در روز جزا. و جمعى از قراء ملك خوانده‌اند بدون ألف و فتح ميم و كسر لام، يعنى پادشاه روز جزا است، و هر دو جايز است، و چون اكثر روايات دلالت بر مالك مى‌كند شايد اختيار آن اولى باشد.
و چون به سبب استعاذۀ از شيطان رجيم و استعانت از خداوند رحيم، و تذكر صفات كماليه رب العالمين، و اقرار به يوم دين، او را بعد از غايت بعد في الجمله قربى، و بعد از نهايت هجرات اندك و صلى به هم رسيد، از مقام غيبت گويا به مجلس انس و حضور رسيده به عنوان مخاطبه سخن مى‌گويد:
إِيّٰاكَ نَعْبُدُ، يعنى عبادت مى‌كنم تو را و بس، و در اين مقام ديگران را نيز ضم كرد كه شايد به بركت آنها عبادت او نيز مقبول گردد.
و چون اين كلام موهم اين بود كه او مفاخره به عبادت خود مى‌كند و خود را مستقل در آن مى‌داند بعد از آن فرمود: وَ إِيّٰاكَ نَسْتَعِينُ يعنى از تو استعانت مى‌جويم و بس نه غير تو در همۀ امور خصوصا در عبادت.
و چون آداب مقرره دعا از توسل به جناب مقدس الهى و حمد او بر نعم غير متناهيه و ذكر او به صفات كماليه و وسيلۀ أمام حاجت از اظهار عبادت به عمل آورد، و دعا أحب عبادات است به سوى خدا و أعظم أسباب قرب است در درگاه حق تعالى شروع به دعا نمود.
و چون هدايت به راه دين اعظم مطالب است نزد أرباب يقين ابتدا به آن نمود و فرمود: اهْدِنَا الصِّرٰاطَ الْمُسْتَقِيمَ، يعنى هدايت و راهنمائى كن ما را به راه راست، يعنى راه حق، زيرا كه راه حق راست مى‌رود به سوى بهشت صورى و معنوى، و در آن افراط و تفريط و غلو و تقصير نمى‌باشد، زيرا كه در هر امرى كسى كه غلو مى‌كند از جانب راست از حق بدر رفته است، و كسى كه تقصير مى‌كند از جانب چپ از حق بدر رفته، چنانچه فرموده‌اند: راه راست و چپ گمراه‌كننده است و حق طريق وسط است.
مثل آن كه جمعى در باب أمير المؤمنين عليه السلام غلو كردند و به خدائى او قائل شدند، يا او را بهتر از پيغمبر دانستند و گمراه شدند، و بعضى به امامت آن حضرت بلا فاصله قائل نشدند و كافر شدند. و راه راست و راه وسط راه آن جماعتى است كه اعتقاد به امامت آن حضرت بعد از رسول بى‌فاصله كردند و يازده نفر از فرزندان آن حضرت را به ترتيب بعد از او امام خود شناختند و متابعت ايشان را در گفتار و كردار بر خود واجب دانستند و ايشان همچنان كه در دنيا در صراط مستقيم‌اند، در آخرت نيز به آسانى بر صراط مى‌گذرند.
چنانچه در حديث وارد شده است كه صراط دو صراط است، يكى صراط دنيا كه ولايت و متابعت أهل بيت رسالت است كه آن‌
دين حق است و ديگرى صراط آخرت است كه راه بهشت است از براى مؤمنان و بر روى جهنم كشيده است، و مؤمنان كه در دنيا بر صراط دين حق ثابت ماندند از آن صراط عبور مى‌كنند به سوى بهشت «1».
و در أحاديث عامه و خاصه به طرق مستفيضه وارد شده است كه صراط مستقيم علي بن أبي طالب عليه السلام است. يعنى ولايت و متابعت آن حضرت و امامان از ذريه او، يعنى ما را بر ايمان ثابت بدار و به كمال مرتبۀ يقين برسان.
و چون كمال ايمان به محبت و ولايت أنبيا و أوصيا و متابعت ايشان است، در اين مقام اشاره به اين معنى نمود و فرمود: صِرٰاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ، يعنى صراط مستقيم راه آن گروهى است كه انعام كرده‌اى بر ايشان.
و مراد نعمت دنيا نيست، زيرا كه نعمت دنيا را به مؤمن و كافر و صالح و فاسق عطا كرده است، بلكه به كافران و فاسقان بيشتر داده است، پس مراد نعمت دين و محبت و معرفت و قرب به رب العالمين است.
چنان كه در آيه كريمه در شأن شيعيان أهل بيت فرموده است:
كه هر كه اطاعت خدا و رسول او كند در ولايت علي بن أبي طالب و امامان از ذريه او پس ايشان در بهشت با گروهى‌اند كه انعام كرده است خدا بر ايشان از پيغمبران و صديقان و شهيدان و صالحان و نيكو رفيقانند ايشان «2».
و در أحاديث وارد شده است كه مراد از پيغمبران حضرت رسول‌
______________________________
(1) معانى الاخبار شيخ صدوق ص 32.
(2) سورۀ نساء: 69.
صلى اللّه عليه و آله و از صديقان أمير المؤمنين عليه السلام و از شهدا حسن و حسين عليهما السلام و از صالحان سائر ائمه عليهم السلام است «1».
پس مراد از اين آيه آن است كه راه رسول و أهل بيت او را به من بنما، و مرا تابع ايشان گردان.
و چون در اين آيه اشاره به يك ركن عمدۀ ايمان فرمود كه ولايت و متابعت دوستان خدا باشد، و بيزارى از دشمنان خدا نيز از اركان ايمان است، و ايشان دو قسم‌اند، يكى آن كه دانسته از براى دنيا از راه حق بدر رفته است، مانند اولى و دومى و سومى و معاويه و يزيد و ساير خلفاى بنى اميه و بنى عباس و علماى أهل سنت، و ديگرى آن كه به نادانى متابعت ايشان كرده است، مثل اكثر عوام سنيان.
پس اول اشاره به قسم اول نمود و فرمود: غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ، يعنى نه راه آن گروهى كه غضب كرده‌اى بر ايشان كه دانسته مخالفت أهل بيت رسالت كرده‌اند.
پس اشاره به قسم ثانى نمود و فرمود: وَ لَا الضّٰالِّينَ، يعنى و نه راه آن جماعتى كه به نادانى گمراه شده‌اند، از اكثر احاديث چنين ظاهر مى‌شود.
و بعضى گفته‌اند مغضوب عليهم يهودند، و ضالين نصارا. و بعضى گفته‌اند مغضوب عليهم آنهايند كه در اصول دين گمراه شده‌اند، و ضالين آنهايند كه در فروع دين گمراه شده‌اند.
________________________________________
اصفهانى، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقى، بيست و پنج رساله فارسى، در يك جلد، انتشارات كتابخانه آية الله مرعشى نجفى قدس سره، قم - ايران، اول، 1412 ه‍ ق

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 114
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 178
  • بازدید ماه : 382
  • بازدید سال : 2,834
  • بازدید کلی : 44,383
  • کدهای اختصاصی
    پخش زنده حرم